loading...
☜♥★عشـــــــــــق و عاشـــــــــقی★♥☞
mjf بازدید : 239 دوشنبه 1392/05/14 نظرات (1)

 

کمی به فکر غــــــزل های ناتمامم باش

کم این قلم شده را شرمسار جوهر کن


بمان و خواب مرا بیشتر معطر کن

هزار و یک شب افسانه را مکرر کن


به پلکی آمدی از آن سوی نیامده ها

بمان و خستگی جان و جسم را در کن


« کسی هنوز عیار تو را نفهمیده ست »

هر آنچه آینه ی شعر گفت باور کن



سروده های مرا فتح کردن آسان است

نگفته های مرا می توانی از برکن


و نقطه چینی اگر بین شعر و من باقی است

تو آن نباید را نقطه نقطه کمتر کن


کمی به فکر غزل های ناتمامم باش

کم این قلم شده را شرمسار جوهر کن ...

mjf بازدید : 138 چهارشنبه 1392/05/09 نظرات (0)

عکس عاشقانه

 

به روزهای در کنار هم بودنمان فکر کن ، روزهای غم و غصه را ترک کن ،مرا دوباره نوازش کن

مهربانم مگذاز که در پشت ابرهای سرگردان آسمان تیره و تار بمانم

مگذار که به دشتهای بی انتها رها شوم ...

تو با قلب پر احساست باش ، من اینجا نظاره گر احساس زیبایت هستم ،

تو مرا صدا بزن ، تو مرا ندایی بکن ، من هستم عزیزم .. منتظرت نشسته ام نازنینم

تو بیا و مرا یکباره دیگر نوازش کن ، مگذار که تو را بی وفا صدا بزنم

احساسم را برای دیگر جلوه گر کنم !

مگذار که سکوت از بام خانه زندگیم بال و پری بزند و تو را بی وفا صدا بزنم

شاید تو بی وفا نشده ای ، شاید تو از من دلسرد شده ای !!!

از عشق من خسته شده ای ، از من دگر نا امید شده ای ... شاید !

انگار که قلب سرخ هر دو شبنم در مرداب زندگی ، پاره پاره شده است

قلب آنها شکسته است ، دیگر توان ماندن را از دست داده است

انگار که روزگار دلسرد ، نا امید شده است ، آرزوها دیگر محال و نشدنی گردید است

انگار که همه آشفته حال و ماتم به همه کس و همه چیز شده اند ...

شاید ابرها در آسمانها باز سرگزدان و هیران شده اند ...

ای تنها امید و یکتا عشق من بیاو بی وفا مشو !

بیا و دوباره عاشقم باش تا عاشق قلب سرخت باشم ... مرهم و راز دار زندگی

پر رمز و رازت باشم . بیا و این احساست را که خدشه دار شده است را به نسیم ها

بسپار تا رهسپار نیستی ها شوند ، رهسپار به آن سوی نیستی ها شوند !

بیا و بی وفایی را ترک بکن ، زندگی را از نو شروع بکن ، بیا ای سرور قصر زندگیم ، بیا

mjf بازدید : 119 یکشنبه 1392/01/18 نظرات (0)

 

میان ابرها سیر می‌کنم هر کدام را به شکلی می‌بینم که دوست دارم . . .می‌گردم و دلخواهم را پیدا می‌کنم میان آدم‌ها اما . . .کاری از دست من ساخته نیست خودشان شکل عوض می‌کنندبـرای اتـفـاق هـایی که نـمی افـتـد …بـرای دستـی کـه نـگـرفـتم بـرای اشکـی کـه پـاک نـکـردم بـرای بـوسـه ای کـه نـبــودبـرای دوسـتـت دارمـی کـه مـرده بـه دنـیـا آمــدبــرای مـن کـه وجـودم نـبـودن اسـت...چشم بَـــــسته از فرسنگ ها می شناسمت…!این تَـــــلاشت برای گم شُــدن مَــرا می خنداند…!...

 

===================================================================================================================

 

تاب ندارم سخت است با تو هستند جلوتـــربا دیگری یا جور دیگری . !سخت است چه رنگین کمان نحســـــی...


درغروب سخت دنیا یاد یاران میکنم درکویر خشک و سوزان رقص باران میکنم زندگی مرگ است و مرگ هم زندگی پس درود برمرگ و مرگ بر زندگی .

============================================================

 

من فقط دارم سعی میکنم همرنگ جماعت شوم،اما می شود کمی کمکم کنید!آی جماعت…شماها دقیقا چه رنگی هستید؟...

شهر من اینجا نیست !اینجا…آدم که نه!آدمک هایش , همه ناجور رنگ بی رنگی اند!و جالب تر !اینجا هر کسی هفتاد رنگ بازی میکندتا میزبان سیاهی دیگری باشد!.شهر من اینجا نیست!اینجا…همه قار قار چهلمین کلاغ رادوست می دارند!و آبرو چون پنیری دزدیده خواهد شد!.شهر من اینجا نیست!اینجا…سبدهاشان پر است ازتخم های تهمتی که غالبا “دو زرده” اند!.من به دنبال دیارم هستم,شهر من اینجا نیست…شهر من گم شده است!...آدمــیزاد در حرف زدن هایش بی ملاحظه است … !وقتی میخواهد با منطق حرف بزند ؛ احساساتی میشود …وقتی از احساسش میگوید ؛ آرزوهایش لو میرود …وقتی از آرزوهایش یاد میکند ؛ حسرتش رو میشود …وقتی حسرتهایش را روشن میکند ؛ منطق میتراشد …و اینگونه گند میزند به همه ی روابطش …...


mjf بازدید : 293 دوشنبه 1391/11/30 نظرات (0)

 

روزی دوباره به سراغم خواهی آمد

ولی میدانم که شادابی ات را در پس جاده های جوانی گم کرده ای

ولی باز هم پذیرایت خواهم بود

اگر چه فانوس قلبم سوسو میزند و تکه های شکسته قلبم که تو سال ها پیشبا بی رحمی آنرا شکست ای با یک اشاره از هم خواهد پاشید

ولی باز هم پذیرایت خواهم بود

پس از امدنت,در زلال چشمانت خیره خواهم شد و به تو خواهم گفت: سال های زیادی را به انتظارت نشستم...

mjf بازدید : 174 دوشنبه 1391/11/30 نظرات (0)

 

گفتمش آغاز درد عشق چیست؟

گفت آغازش سراسر بندگیست

گفتمش پایان آن را هم بگو

گفت پایانش همه شرمندگیست

گفتمش درمان دردم را بگو

گفت درمانی ندارد بی دواست

گفتمش یک اندکی تسکین آن

گفت تسکینش همه سوز و فناست...

mjf بازدید : 414 دوشنبه 1391/06/06 نظرات (0)

 

mjflove.rozblog.com

 

 

عشق را گوهر ز کانی دیگر است *** مرغ عشق از آشیانی دیگر است

هر که با جان,عشق بازد این خطاست *** عشق بازیدن ز جانی دیگر است        

عاشقی بس خوش جهانیست ای پسر *** و آن جهان را آسمانی دیگر است        

   کی کند عاشق نگاهی در جهان *** زان که عاشق را جهانی دیگر است

         در نیابد کس زبان عاشقان *** زان که عاشق را زبانی دیگر است

نیست عاشق را به یک موضع قرار *** هر زمانی در مکانی دیگر است     

نی خطا گفتم برون است از مکان *** لا مکان او را نشانی دیگر است    

 

برای دیدن ادامه ی شعر ها به ادامه مطلب مراجعه کنید...

mjf بازدید : 243 چهارشنبه 1391/05/18 نظرات (0)

 

شب های پر فضیلت قدر و ضربت خوردن امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام بر همه ی دوستداران ان حضرت تسلیت باد

mjf بازدید : 430 جمعه 1391/02/15 نظرات (0)


ترسیدم،وقتی خواستم بگویم دوستت دارم

اشک لبریز شد،بغض گرفت و شمع خاموش شد

سکوت پا برجا،کنون آرمیده در مرگ اشک میریزم

و سکوت...

هنوز قلب عشق میتپد و بر سنگ مینگارد

((*((*(( دوستت دارم ))*))*))

**********************

دوست داشتم در دنیایی بودم که...

مردمش جز عشق نمیگفتند...

جز از عشق نمینوشتند...

جز خواب عشق نمیدیدند...

جز از عشق نمیمردند...

افسوس که چنین دنیایی خیالیست...

********************

اگر باران بودم آنقدر میباریدم تا غبار غم از دلت پاک کنم

اگر اشک بودم مثل باران بهاری به پایت میگریستم

اگر گل بودم شاخه ای از وجودم را تقدیمت میکردم

اگر عشق بودم آهنگ دوست داشتن را برایت مینواختم

ولی افسوس نه بارانم،نه اشک،نه گل و نه عشق

اما هرچه هستم دوستت دارم.

mjf بازدید : 301 دوشنبه 1390/10/05 نظرات (0)
" زندگی ساختنیست نه گذراندنی . بمان برای ساختن نساز برای ماندن "

" به درد هم اگر خورديم قشنگه/ به شانه بار هم برديم قشنگه در اين دنيا كه پايانش به مرگه / براي هم اگر مرديم قشنگه . عزیزمی



بر روي بوم زندگي هرچيز مي خواهي بكش زيبا و زشتش پاي توست ، تقدير را باور نكن تصوير اگر زيبا نبود نقاش خوبي نيستي از نو دوباره رسم كن ، تصوير را باور نكن خالق تورا شاد آفريد ، آزاد آزاد آفريد پرواز كن تا آرزو ، زنجير را باور نكن

" همه عمرم خلاصه شدمیان دو اتفاق ...معجزه آمدنت،فاجعه رفتنت،......باقی ... هیچ "
mjf بازدید : 296 جمعه 1390/05/21 نظرات (0)

درجستجوی توبر درگاه کوه می گریم ،در آستانه ی دریا و علف

به جستجوی تودر معبر بادها می گریم،
در چار راه فصول،در چار چوب شکسته پنجره ای
که آسمان ابر آلوده را قابی کهنه می گیرد.

به انتظار تصویر تواین دفتر خالی
تا چندورق خواهد خورد؟

جریان باد را پذیرفتن
و عشق را
که خواهر مرگ است ـ
و جاودانگی
رازش را با تو درمیان نهاد

پس به هیات گنجی درآمدی:
بایسته و آز انگیز گنجی از آن دست
که تملک خاک را و دیاران را
از این سان دل پذیر کرده است !

نامت سپیده دمی است که بر پیشانی آسمان می گذرد
ـ متبرک باد نام تو! ـ

و ما همچنان
دوره می کنیم
شب را و روز را
هنوز را

درباره ما
Profile Pic
با سلام اين وبلاگ براي دلسوختگاني كه در راه پر پيچ و خم عاشقي افتاده اند ساخته شده اميدوارم مطالب مورد پسند و رضايت شما باشد. با ارزوي سلامتي و موفقيت براي شما
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 48
  • کل نظرات : 112
  • افراد آنلاین : 10
  • تعداد اعضا : 73
  • آی پی امروز : 37
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 46
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 48
  • بازدید ماه : 107
  • بازدید سال : 1,118
  • بازدید کلی : 114,409
  • کدهای اختصاصی
    

    Top Blog
    مسابقه وبلاگ برتر ماه

    كد تقويم